آیا در عصر دیجیتال تئاتر همچنان می تواند پاسخگوی دغدغه های مردم این عصر باشد؟
در مقاله ای با عنوان آیا در عصر دیجیتال، نمایش همچنان موضوعیت خواهد داشت؟ هنرمندان برجسته تئاتر (بازیگران، کارگردانان، تهیهکنندگان و…) به جست و جوی پاسخ این سئوال پرداختند که در مقاله ای به قلم دکتر کریگ لمبرت، معاون سردبیر مجلهی هاروارد منتشر شده است. این مقاله توسط گروه تئاتر اگزیت ترجمه و در اختیار هنرآنلاین قرار گرفته است. بخش دوم این مقاله را در اینجا می خوانید: ...
شهربازی با نورپردازی صحنهای
جان لیتگو میگوید: "برادوی امروز بسیار عجیب شده است. درست مانند شهربازی تئاتری!" در این صورت، کاری موفق و بلندمدت در مرکز شهر بوده است. شوهایی که در "برادوی" به صحنه میآیند-عملاً تعداد مشخصی از تئاترها در میدان تایم و اطراف آن- از نظر مالی قویاً موفق هستند. بر اساس آمار لیگ برادوی مجموع درآمد گیشه در سال حدود یک میلیارد دلار است، به علاوه ۱ میلیارد دلار که از تئاترهایی که به عنوان بخشی از تور خود در آنجا اجرا میکنند گرفته میشود، که به گفته تام مک گارت رئیس کیبرند اینترتینمنت، "در کسب و کار رسانه چندان زیاد نیست." شرکت او یکی از تهیهکنندگان اصلی تئاتر زنده از جمله نمایشهای برادوی و نیز تورهای اجرای تئاتر است. (گیشه سینماها در آمریکا و کانادا در سال ۲۰۱۰، ۱۰/۶ میلیارد دلار بوده است.) وی میافزاید: "اما با این حال در اوج ریاضت اقتصادی اخیر، برادوی یک سال بیسابقه و رکورددار داشته است."
نزدیک به نیمی از شوهای برادوی نمایش عادی هستند، اما نمایشهای موزیکال، هم از نظر مخاطب و هم درآمد غالب هستند. تئاترهای برادوی بخش عمدهی مخاطبان خود (۶۲٪) را از میان گردشگران جذب میکند، که نزدیک به دو سوم آنها درآمدی بالای ۷۵ هزار دلار در سال دارند و ۶۶٪ آنها زن هستند. (بالاتر از ۵۵٪ درصد در سال ۱۹۸۰) این بخش همچنان سودآور است، با وجود اینکه از هر ۸ تولید جدید، تنها یکی موفق میشود. با این وجود که سرمایهگذاری مطمئنی نیست، اما یک کار پرفروش میتواند سرمایه تولید را در سال ۸۰ به ۱ بازگرداند. همچنین حمایتکنندگان از بازتولید یکی از شوهای مشهور توانستهاند حدوداً ۲۰ به ۱ از سرمایه اولیه کسب درآمد کنند، در حالیکه اثر نیز همچنان روی صحنه و در حال فروش است.
مکگارت میگوید: "برادوی کسبوکاری پرهزینه است. جریان اصلی است-برای اینکه تجربی باشد ساخته نشده است، همچنان که استودیوهای فیلمسازی وقتی به عنوان فیلمساز مستقل عمل میکنند، همان تولیدات همیشگی خود را نمیسازند." اما به گفته او تفاوت اصلی تئاتر با سینما این است که "میتوان یک فیلم را بر روی هزار پرده یا پنجهزار پرده اکران کرد، اما یک شوی برادوی محدود به ظرفیتهای تئاتر است- حتی با وجود اینکه اجراها میتوانند زمان مشخصی برای پایان نداشته باشند، اما قرار نیست صندلیهای جدید در سالنها سبز شود."
با وجود تمام ریسکها، برای کسی که سرمایه بلااستفاده دارد و تئاتر را هم دوست دارد، "فرشته" شدن میتواند بسیار هیجانانگیز باشد. میتوانید بخشی از سهام یک تئاتر موزیکال را خریداری کنید، مثلاً فقط ۲۵ هزار دلار، و به این ترتیب میتوانید یک زندگی تئاتری داشته باشید. این به این معنی است که به تمام گزینشها، کارگاهها، اجراهای آزمایشی، افتتاحیهها و مهمانیهای سرمایهگذاران تمام نمایشهای برادوی دعوت خواهید شد. به گفته مکگارت: "شما میتوانید آهنگساز را به خانه خود بیاورید تا موسیقی را بر روی پیانو خانهتان بنوازد. در مقایسه با مثلاً عضو شدن در باشگاه گلف، خیلی بیشتر میشود تفریح کرد."
ماجراجویی با تماشاچیان
دیان پائولوس مدیر هنری تئاتر رپرتوار آمریکا میگوید: "سندرمی در حرفه ما وجود دارد که تماشاچی و خصوصاً جوانترها به خاطرش مورد سرزنش واقع میشوند. آنها دیگر نمیخواهند به تئاتر بروند، چرا؟ چون تمرکز حواس ندارند. ترجیح میدهند کنترل به دست خودشان باشد، با همان دستگاههای کوچک در دستانشان. گزینههای تفریحی بسیار زیاد است. فرهنگ ما دارد به بیراهه میرود. این همیشه به نظرم تضعیفکننده بوده است، چرا که جایی برای تغییر باقی نمیگذارد. ما باید این تحلیل را برگردانیم و بگوییم: شاید تقصیر ماست. شاید تقصیر دستاندرکاران هنر است. نه فقط نویسندگان و بازیگران، بلکه تمام سیستم- شاید میبایست در بازگرداندن تماشاچی به تئاتر بهتر عمل کنیم. آیا تماشاچیان رفتهاند؟ بله. آیا عادت آمدن به تئاتر را در خود نپروراندهاند؟ بله. آیا تقصیر آنهاست؟ خیر!
پائولوس از نخستین فصلی که برای تئاتر رپرتوار آمریکا در سال ۲۰۰۹ برنامهریزی کرد، دعوت به تئاتر را به روز کرد. او بریدهای تیزر مانند از "نمایش الاغ"، الهام گرفته از "رویای نیمهشب تابستان" (بدون حتی کلمهای از شکسپیر) ساخت که در اطراف تماشاچیان با شرکت رقصندههای و آهنگهایی که توسط بازیگران خوانده میشد، به صورت زنده به اجرا درمیآمد. نمایش "الاغ"، نمایشی موفق که اجرایی بلندمدت در نیویورک داشت، برای اولین در همانجا توسط پائولوس و همسرش رندی واینر (تهیهکننده) به روی صحنه رفت و پس از آن در کمبریج، همچنان تماشاچیان را دستهدسته به تئاتر "زیرو-اَرو" تئاتر رپرتوار آمریکا میکشاند؛ جاییکه امروز نامش را به نام شخصیت اصلی نمایش، آبرون تغییر داده و تبدیل به کلوب شبانه تئاتر شده است.
پائولوس میگوید: "ما میبایست محدوده معنای تئاتر را گسترش دهیم. اگر شو به جای ساعت ۸ شب، نیمهشب شروع شود چه میشود؟ اگر مدت زمانش ۱۰ دقیقه باشد چه؟ یا یک ساعت باشد؟ اگر قبل از شروع اجرا ۴۵ دقیقه برقصید چه؟ جایی را بسازید که قوانین را درهم میشکند. آبرون امروز به گروه جدیدی از مخاطبان دست پیدا کرده است: مخاطبانی جوانتر و زیر ۳۰ سال. تماشاچیان آنهایی نیستند که به تئاتر میروند. آنها میخواهند در حضور دیگران باشند، معاشرت کنند؛ آنها به این تخلیه احتیاج دارند- که تئاتر میتواند آن را برایشان فراهم کند، چیزی مثل فستیوالهای قرن پنجم آتن، یا ماشپیتِ تئاتر شکسپیر گلوب. (ت.م: ماشپیت قسمتی از محل اجرای کنسرت راک است که جلوی سن قرار دارد و مردم در آن با موسیقی راک میرقصند) تئاتر باید جایی باشد که احساس کنید: من باید آن را تجربه کنم. نه اینکه فقط آن را بخوانید یا ببینید. مردم تشنهی تجربه هستند- آنها جان میدهند برای تجربه کردن.
تئاتر آینده تئاتری خواهد بود که فعالانه مخاطبان خود را درگیر میسازد و احتمالاً نه تنها دیوار چهارم را، که سه دیوار دیگر را نیز خواهد شکست. به عنوان مثال، به تازگى در تئاترى از نیویورك به نام "شهر ما"، تماشاچیان عملاً خود را جزئى از بازیگران یافتند. در بوستون، پروژه بازیگران شكسپیر -كه توسط بنجامین اِوِت (فارغالتحصیل موسسهی تئاتر رپرتوار آمریکا) در سال ٨٦ پایه گذارى شد- شكسپیر را در مكانهایى غیر معمول مانند فروشگاهها و كلیساها اجرا كرد و عملاً شكسپیر را به كوچه و خیابان برد. بیل راچ نیز در گذشته تئاتر کورنر اِستون را که تئاتر جامعهمحور را گسترش میداد به همراه دیگران پایهگذاری کرد و برداشتهایی از نمایشهای کلاسیک را در شهرهای کوچک و محلات تولید میکرد.
جک مگان، مدیر اداره هنر در هاروارد میگوید: "خلاصه مطلب، کار در محیطهای کوچکتر میتواند جذابتر باشد، چرا که دیگر مجبور نیستید میلیونها دلار بودجهی سرمایهگذاری شده را از طریق گیشه بازگردانید و میتوانید با ۴۰ یا ۵۰ هزار دلار تمام هزینههای کار را پوشش دهید. هر چه میزان سرمایه بیشتر باشد، تهیه کننده نیز مجبور است بیشتر به تعداد تماشاچی فکر کند و در نتیجه بیشتر نظر خود را به افراد خلاق تحمیل خواهد کرد."
تئوری آموزش تئاتری
رابرت بروستاین میگوید: "اگر کودکان در معرض هنر و موسیقی قرار نگیرند، نه هنرمند بار خواهند آمد نه تماشاچی." از آنجاییکه سیستم آموزشی، موتور اولیه پرورش نویسندگان، بازیگران، کارگردانان و دیگر دستاندرکاران موفق تئاتر است، بروستاین گله میکند که:"دورههای آموزشی هنر و فرهنگ در مدارس ابتدایی در دسترس نیست، چرا که بودجهها کاهش پیدا میکند و اولین قدم مدارس پس از کاهش بودجه، اخراج معلم موسیقی است."
تئاتر شکسپیر و شرکا در لنوکس با بردن تئاتر به مدارس محلی، عمیقاً با جامعه اطرافش پیوند خورده است. برنامه آنها که تقریباً شامل تمامی دبیرستانهای بخش برکشایر و همچنین بسیاری از مدارس ابتدایی و راهنمایی میشود، در طول سال بیش از ۴۰هزار دانشآموز و معلم را تحت پوشش اجراها، کارگاهها و کارآموزی قرار میدهند. از زمان آغاز فعالیتش در سال ۱۹۷۸، در کنار خود آنسامبل، نزدیک به یک میلیون شرکتکننده داشته است.
تینا پکر میگوید: "کار ما در مدارس به اندازه تولیدات تئاتریمان اهمیت دارد. هر زمانی که به دبیرستانی میرویم، برای شرکت در هر یک از نمایشهای شکسپیر معمولاً بین ۳۰ تا ۵۰ داوطلب داریم. آنها ابتدا نمایش را در مدرسه خودشان اجرا میکنند و سپس در فستیوال پاییزیمان چهار روز اجرای دبیرستانی بدون وقفه شکسپیر برای یکدیگر اجرا میکنند. هر کسی که داوطلب میشود و برای مصاحبه میآید، به شیوهای به کار گرفته میشود، و بیشتر بچهها سه سال تمام در برنامه شکسپیر شرکت میکنند. آنها بسیار مشتاقاند، چرا که این جایی است که میتوانند آزادانه صحبت کنند میتوانند احساساتشان را بروز دهند. ما میدانیم که این جامعه را میسازد: ما میبینیم بچههایی که این کار را انجام میدهند، چطور عمیقاً به هم وابسته میشوند."
در همین حال، در دهههای اخیر، انفجار سرگرمیها در فرهنگ عامه، هنجارهای فرهنگ جوانان را تغییر داده و موقعیت تئاتریها را ارتقا داده است. تام مکگارت میگوید: "شرایط دیگر مانند ۳۰ یا ۴۰ سال پیش نیست که تئاتری بودن یک انگ باشد. امروزه توانایی خواندن، رقصیدن و بازیگری در سطح بالا یک افتخار است و این مردم را تشویق میکند که به آن بپردازند." به دنبال بالا رفتن کیفیت برنامههای آموزش تئاتر در سطح مدارس متوسطه و دانشگاهها، تولیدات تئاتری به گفتهی مکگارت در بالاترین سطح خود در همهی دورانها قرار دارد. او معتقد است که علیرغم چالشهای اقتصادی بر سر راه تئاتر حرفهای، از نظر تعداد و تنوع تولیدات و نیز کیفیت کار بازیگران، کارگردانان و طراحان در همهی سطوح، تئاتر در عصر طلایی خود به سر میبرد.
جک مگان میگوید: "در هاروارد دانشجویان در سال بین ۴۰ تا ۶۰ نمایش به روی صحنه میبرند که هر یک بین ۴ تا ۸ شب اجرا میشود." بروستاین اشاره میکند که امکانات درونبرنامهای برای تئاتر به طور چشمگیری از زمان ورود او (به هاروارد) در سال ۱۹۷۹ افزایش یافتهاند. او به یاد میآورد: "زمانی بود که حتی یک واحد درسی تئاتر هم وجود نداشت، جز کلاس نمایشنامهنویسی ویلیام آلفرد (استاد دانشگاه و نمایشنامهنویس انگلیسی). تئاتر رپرتوار آمریکا ۱۲ دوره آموزشی مطالعات تئاتر معرفی کرد که کمیته هنرهای نمایشی آن را تصویب کرد، اما زمزمههایی به گوش میرسید. برخی از اعضا شروع کردند به درخواست مبنی بر اینکه معلمان بازیگری و کارگردانی ما میبایست مدارک تحصیلی بالا و نشریات علمی آکادمیک داشته باشند. آکادمیک شدن مرگ غریزه خلاق است. اما دانشگاهیان خلاق میدانند که نمیتوان محدودیتهای آکادمیک را بر افراد خلاق نیز اعمال کرد.
هاروارد یکی از معدود کالجهای بزرگ است که مرکز هنرهای نمایشی ندارد. پیتر سلارس در جلسه گفتگویی در تئاتر رپرتوار آمریکا با موضوع اپرای "نیکسون در چین" که برای اولین بار توسط وی کارگردانی شده و به روی صحنه رفته بود- عنوان کرد:"من به هاروارد آمدم چون هیچ دپارتمان تئاتری نداشتند؛ دانشگاههای زیادی وجود ندارند که از چنین امتیازی برخوردار باشند. تئاتر چیزی است که اصلاً داخل دپارتمان نمیگنجد. من عاشق این هستم که هنرمندان اینجا مجبور میشوند که خودشان راهشان را پیدا کنند. با این وجود، کمیته هنرهای نمایشی با ریاست مارتین پوچنر استاد تئاتر و ادبیات انگلیسی و ادبیات تطبیقی از وین، در حال ایجاد مرکز تئاتر (به پیشنهاد کارگروه هنر که در سال ۲۰۰۷ توسط پرزیدنت دروفاست به کار گرفته شد) برای تقویت -و نه تحمیل و جایگزینی- اجراهای زندهی فوق برنامه است.
این خبر خوشی برای بیل راچ است. او میگوید: "من در برخی از برنامههای بسیار منسجم تئاتر تدریس کردهام و از کار کم دانشجویان وحشتزده بودم، از اینکه چقدر فرصت بازیگری و کاگردانی و تمرین حرفه برایشان کم بود. من در هاروارد ۲۶ نمایش در هر گوشه از دانشگاه کارگردانی کردم، از زیرزمین خوابگاه، تا پلههای وایدنر."
داستانهایی که به نمایش درمیآیند
بیل راچ میگوید: "انسانهایی در یک اتاق، در حال خلق و تجربه یک داستان در کنار هم- این از بین نخواهد رفت. حتی امروز به گونهای عطش بیشتری هم برای آن وجود دارد." تینا پکر با او موافق است: "تنها از راه جمع شدن انسانها دور هم است. همان کاری که تئاتر میکند، که میتوان انسانیت را واقعاً حس کرد. حسی قوی، درونی و محسوس یک حس جمعی. آن را نمیتوان در فیسبوک احساس کرد، نمیتوان در تلویزیون آن را جست، و حقیقت را نیز در هیچ یک از اینها نمیتوان یافت."
او ادامه میدهد: "یونانیها، همه را در یک جا جمع میکردند، در دوران الیزابت هم اینچنین بود، درحالیکه بازیگران با مخاطبی حرف میزدند که گوش میکرد، نه این که نگاه کند. تغییر شکل صحنه تئاتر و به وجود آمدن قاب صحنه، تماشاچیان را از بازیگران جدا کرد و قابی یا پنجرهای را به وجود آورد که نمایش از داخل آن دیده شود. حال ما به جایی رسیدهایم که تماشاچیان و بازیگران حتی با هم در یک اتاق هم نیستند. اما پرسیدن سوال با هم- این چیزی است که اجتماع را میسازد. به عنوان یک بازیگر، وقتی که موفق هستید، آن را در بدنتان احساس میکنید، احساس میکنید که دارید به آن میرسید. تصویری درونی از نقش کسی که بازی میکنید دارید؛ که یک کل منسجم میسازد. آن را از طریق واکنش مخاطبانی که آن را درک کردهاند نیز احساس میکنید."
چنین تجربهای نمیتواند با هیچچیزی که بر صفحهی تصویر، به شکل سهبعدی یا حتی متعامل دیده میشود، جایگزین شود. تئاتر مطمئناً در آینده زنده خواهد ماند- تنها سوال این است که چه شکلی خواهد داشت؟ عطش برای داستانسرایی زنده، برای تجربه مشترک بازیگر و تماشاچی، ممکن است حتی افزایش یابد؛ اگر، و وقتی، که مردم از بستههای بینقص تدوینشده و جلاخورده و پرزرقوبرق تلویزیون و تولیدات سینمایی خسته شوند. لیتگو میگوید: "در تئاتر نوعی ظرافت شکننده وجود دارد، چرا که هر چیزی ممکن است اتفاق بیافتد. نوعی هیجان نفسگیر در تئاتر نهفته است."
به گزارش از سرپرست گروه؛ دومین جلسه هیئت نظارت گروه تئاتر جوان جمعه شب 14 آذر ماه 93 ساعت 20 با حضور آقایان : سید جواد عظیمی دخت ، سمیر معلایی ، جعفر جعفرزاده ، محمد حسین مشک آبادیان ، علیرضا سیفیان ، خانم پریماه ابوالحسنی و سرپرست گروه برگزار گردید .
در این جلسه سرپرست گروه ضمن بررسی و بازنگری صورتجلسه و مصوبات اولین جلسه هیئت نظارت گفت : ما تا حد بسیار کمی توانستیم موارد مندرج در این صورتجلسه را اجرا کنیم ولی خیلی از موارد اجرا نشده و این نشانه ضعف شدید گروه می باشد ...
سرپرست گروه افزود : بنده به علت مشکلات شدید واقعا در سالی که گذشت کم کاری کردم و در بسیاری از موارد خود را مقصر می دانم ولی لازم می دانم تا بگویم که تنهایی نمی توان کاری کرد و گروه باید انسجام و اتحاد داشته باشد تا با کمک هم به نتایج مطلوبی برسیم . هر چند که گروه امسال در حالت نیمه فعال حضور داشت اما اجراهای خوبی مثل نمایش خیابانی همسایه ، سوگواره حضرت علی (ع) و نمایش عکاس نتیجه های بدی نبوده است . پس برنامه های میان مدت ما محقق افتاده اما برنامه های بلند مدت ما همه رها شده است و باید فکری اندیشید و من دوست دارم تا هیئت نظارت تصمیم بگیرد و برنامه ای بریزیم تا تصمیمات اجرایی شود .
در ادامه سید جواد عظیمی دخت از اهمیت جلسات کارگاهی صحبت کرد و گفت : به نظر من کلاس های کارگاهی به هیچ عنوان تعطیل نشود و برنامه ای بریزید که اگر تولید ندارید حداقل کارگاهی مشغول کار باشید این خیلی مهم است . اجازه ندهید تا زحمات گذشته شما هدر برود .
بعد از آن جعفر جعفرزاده ضمن گلایه از سرپرست گروه خواستار تحول اساسی در برنامه های آینده گروه شد و با ذکر بعضی سوء تفاهم ها و کدورت ها و مشکلات گفت : ما اگر یک گروه هستیم پس باید با یک قوانین مشخص و هماهنگ و با هم حرکت کنیم و اجازه ندهیم تا خللی در گروه وارد شود . همه هم و غم من گروه هست و هرچه می گویم برای بهتر شدن و قوی تر شدن گروه می باشد و حاضرم همه وجود و را در این عرصه در خدمت تئاتر بگذارم .
ادامه دهنده بحث آقای محمد حسین مشک آبادیان ضمن تشکر از همراهی و همکاری بچه ها در اجراهای اخیر گفت : همه فکر ما انسجام گروه می باشد و من نیز هر کاری میکنم تا گروه به انسجام واقعی خود دست یابد . در اجرای نمایش عکاس نیز هدف همین بود و محقق گردید . البته خیلی کم و کاستی هم داشت که باید به بزرگی خود ببخشید.
علیرضا سیفیان نیز در ادامه افزود که همه درگیری کاری داریم و باید به فکر درآمد و کار خود نیز باشیم ولی با برنامه ریزی همه چیز حل میشود و بنده تا حدی که بتوانم حاضرم در خدمت گروه باشم . اما باید پایه های گروه را قوی کرد و از تلاش و پیشرفت غافل نشویم .
سمیر معلایی هم با اشاره به اینکه باید همه اعضای گروه زیر نظر سرپرست گروه و طبق ضوابط تعیین شده اقدام کنند گفت : به نظر من گروه در چند سال اخیر رشد خوبی داشته و اتفاقات خوبی افتاده است کمی دیگر تلاش مطمئنا نتایج خوبی خواهیم گرفت .
پریماه ابوالحسنی با ابراز خرسندی از فعالیت اعضای گروه گفت : به نظر من مدارس و دانش آموزان در رشد گروه موثر هستند و باید تلاش شود تا از این قشر نیز استفاده شود و برای جذب آنها تلاش کنیم . در این امر آموزش درست و پایه ای برای این قشر خیلی مهم است چون اینها آینده تئاتر را در دست خود خواهند گرفت پس خیلی مهم هستند .
در ادامه جلسه مواردی که مربوط به بحثهای داخلی و مشکلات خصوصی گروه بود بحث هایی شد و تصمیماتی گرفته شد که به علت محرمانه بودن آنها در اختیار ما قرار نگرفت و نتوانستیم در اختیار شما بگذاریم . اما در بین این صحبتها مصوباتی صورت گرفت که مبنی بر تغییر و تحول آیین نامه کلیه فعالیت ها گروه می باشد که در آینده و جلسات بعدی مورد بررسی و تائید نهایی می رسد که بعد از آن توسط سرپرست گروه لازم الاجرا می باشد .
سرپرست گروه در پایان گفت : همه تلاش ما رسیدن به یک هدف مشترک و آن رشد فرهنگ و هنر این شهر و مرز و بوم است . برای این هدف از هر کاری که کمک میکند دریغ نخواهیم کرد و به زودی حتما شاهد اتفاقات خوبی خواهیم بود چون نیت ما پاک و بی ریا است و هیچ هدف شخصی و خاصی نداریم و از شهرت و اسم و رسم هم بدمان نمی آید و تلاش می کنیم که جاودان بمانیم ... یا علی ...
به دستور سرپرست گروه بخش نظرات و استفاده از امکانات ویژه سایت گروه تئاتر جوان محدود گردید . علت این محدودیت توهین به اساتید و پیشکسوتان عرصه تئاتر بود و از آنجا که در بخش نظرات بدون محدودیت به صورت آنلاین نظرات ثبت میگردید . تصمیم گرفته شد تا محدودیت ایجاد شود . دوستان هنرمندی که دوست دارند نظرات را ببینند و یا نظر بدهند تنها با عضویت می توانند از همه امکانات سایت استفاده نمایند . سرپرست گروه تئاتر جوان با ابراز تاسف گفت : ...
ما بارها بخش نظرات را محدود و آزاد کردیم و در این مدت توهین های زیادی به همه بالاخص بنده شکل گرفت . اما اجازه نمی دهیم تا به اساتید و پیشکسوتان ما توهین شود . وجود این نظرات یعنی تایید ما و ادامه این روند باعث کدورت های زیادی می شود . اکنون دیگر تسلیم فرهنگ نادرست نمی شویم تا درست شود . واقعا باعث تاسف و خجالت است که ما حرفمان را در قالب دیگران بزنیم و بدون شناسه توهین کنیم و مخاطبان هیچ دفاعی نکنند . مطمئنا هنرمندان خوب ما متوجه جوسازی و حاشیه های نادرست هستند و با عضویت وارد این میدان می شوند و از نظرات خوب آنها استفاده خواهیم کرد . از همه دوستان دعوت بهع همکاری میکنم و در صورت داشتن مشکل عضویت می توانند با شماره پیامک یا روابط عمومی تماس بگیرند .
پنجاه و دو سال است که روز هفتم فرودین ماه برابر با 27 ماه مارس، به عنوان روز جهانی تئاتر در سراسر جهان جشن گرفته می شود و پیام سالانه این روز هر سال توسط یکی از صاحب نظران و هنرمندان عرصه تئاتر ارائه می شود. امسال نیز داریو فو، هجو پرداز شهیر ایتالیایی و برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۹۷پیام این روز جهانی را خطاب به تئاتری های جهان ....
در سال 1962 میلادی برای نخستین بار انجمن جهانی تئاتر (آی.تی.آی) در هلسینکی فنلاند طرحی را برای بزرگداشت روز جهانی تئاتر ارائه داد. این طرح در نهمین کنگره انجمن جهانی تئاتر در شهر وین پایتخت اتریش با پیشنهاد "آروی کی وی ما"، رییس وقت ITT به صورت رسمی مورد پذیرش تمامی اعضای این انجمن جهانی قرار گرفت و به عنوان یک طرح سالیانه و جهانی به تصویب رسید.
از آن تاریخ تا به امروز، همه ساله در 27 مارس میلادی برابر با هفتم فروردین ماه هجری شمسی، مراکز ملی انجمن جهانی تئاتر (آی.تی.آی) که متشکل از بیش از یکصد عضو هستند، با برگزاری مراسم مختلفی، این روز را گرامی می دارند و متناسب با داشته های آیینی و نمایشی خود جشن هایی را برای معرفی و دعوت مخاطبان به دیدن نمایش های صحنه ای و میدانی برگزار می کنند.
انجمن جهانی تئاتر برای نخستین بار در سال 1948 میلادی از سوی سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد(یونسکو) و با حضور تنی چند از فعالان، صاحبنظران و کارشناسان هنر نمایش جهان تاسیس شد و به عنوان یک موسسه غیردولتی فعال درزمینه هنرهای نمایشی به صورت مشورتی و انجام فعالیت های مشترک از طرف سازمان های مرتبط با ˈیونسکوˈ با هدف بسط و توسعه تئاتر به عنوان زبانی جهانی برای انتقال مفاهیم مشترک انسانی در جهان فعالیت خود را آغاز کرد.
مهمترین اهداف آی.تی.آی که در حقیقت سنگ بنای شکل گیری این تشکل جهانی بود بر مواردی چون »اعتلای مبادلات بین المللی دانش و عمل در حیطه هنرهای نمایشی«، «برانگیختن نیروی خلاقیت و همکاری بین دست اندرکاران تئاتر»، «آگاه سازی افکارعمومی از لزوم به حساب آوردن آفرینندگی هنری در قلمرو توسعه»، «تعمیق درک مشترک برای تحکیم صلح و دوستی در میان ملت ها» و «پیوستن به دفاع از اهداف یونسکو به عنوان یک سازمان جهانی» استوار بود.
برای تحقق این اهداف کلان و رسیدن جامعه جهانی به این خواست های انسان دوستانه هر ساله انجمن های ملی آی تی آی در سراسر جهان ضمن اعلام برنامه های خود به آی. تی.آی جهانی، برنامه های خاصی را برای معرفی هنر نمایش به عموم مخاطبان به عنوانحامیان و سرمایه های اصلی تئاتر هر کشور برگزار می کنند.
در همین راستا، هر ساله یکی از شخصیت های بزرگ تئاتر و یا افرادی که به واسطه نام بزرگشان در تمامی شاخه های فرهنگی و هنری تاثیرگذار هستند، متنی را به عنوان پیام روز جهانی تئاتر بر اساس پنداشت های هنری و انتظاراتی که آنها از هنر نمایش درسال پیش رو دارند را به رشته تحریر در می آورند و در اختیار ˈآی.تی.آیˈ قرار می دهند.
این مرکز نیز پیام سال تئاتری را به تمام مراکز عضو می فرستد و این پیام پیش از انجام هر برنامه ای برای حاضران قرائت می شود و در بیش از یکصد رسانه دیداری، شنیداری و مکتوب بین المللی منتشر می شود تا عموم علاقه مندان و فعالان این هنر، تلاشخود را برای تحقق آن شعار در نمایش های تولیدی خود به کار برند.
نخستین پیام روز جهانی تئاتر توسط ˈژان کوکتوˈ (Jaean Cocteau) نمایشنامه نویس و کارگردان شهیر فرانسوی در سال 1962 میلادی بیان شد و هرساله یکی از شخصیت های بزرگ هنر نمایش و یا صاحب نامان بین المللی عرصه فرهنگ وهنر پیام روزجهانی را منتشر می کنند.
پیام امسال را «برت بایلی» نمایشنامهنویس، طراح و کارگردان اهل آفریقای جنوبی منتشر کرده است. در پیام برت بایلی آمده است:
هر جایی که جامعه انسانی وجود دارد روحیه شور و شوق مهارناپذیری از اجرا آشکار میشود. زیر درختان در دهکدههای کوچک و روی سنهایی با تکنولوژی بالا در پایتختهای جوان جهان، در سالنهای مدارس و در مزارع و معابد، در محلههای فقیرنشین (زاغهها) در میادین شهری، مراکز اجتماعی و زیرزمینهایدرون شهری، مردم یکدیگر را برای برقراری رابطه صمیمانه در جهان پر از ریا و تزویر فرا میخوانند، جهانی که ما برای بیان پیچیدگی انسانی، تنوع و ضعف خودمان در برنامه زندگی، نفس کشیدن و سر دادن صدا، ایجاد میکنیم.
ما جمع میشویم تا گریه کنیم و به خاطر بیاوریم، بخندیم و فکر کنیم، بیاموزیم و تائید کنیم و تصور کنیم. جمع میشویم تا از مهارتهای فنی شگفت زده شویم و خدایان را مجسم کنیم. تا نفس جمعیمان را در ظرفیتمان برای زیبایی و همدردی و شگرفی به کار گیریم. برای جشن گرفتن سرمایههای فرهنگی مختلف مان و برای از بین بردن مرزهایی که در میان ما ایجاد شدهاند.
هر جایی که جامعه انسانی وجود دارد، روحیه شور و شوق مهارناپذیر از اجرا آشکار میشود. تولد جامعه، همین اجتماع است که نقابها و پرسشهای سنتهای مختلفمان را پوشش میدهد. همین اجتماع است که زبانها، ریتمها و حرکاتمان را بر دوش میکشد و یک فضا را در میانمان پاک و شفاف میکند.
و ما هنرمندانی هستیم که با این روحیه باستانی کار میکنیم، احساس میکنیم که ناچار هستیم آن را از میان قلبهایمان، ایدههایمان و بدنهایمان برای آشکار کردن حقایقمان در همه اسرار درخشندهشان، عبور دهیم.
اما در این دوره که میلیونها نفر در مبارزه برای زنده ماندن هستند، زیر فشار رژیمها و سرمایهداری غارتگر قرار دارند، احساس تضاد، تنگدستی و تنگنا میکنند، در خلوتمان توسط سرویسهای سرّی مورد تاخت و تاز قرار میگیریم و سخنانمان توسط دولتهای مداخلهگر سانسور میشوند، در جنگلها همه چیز در حال نابود شدن هستند، گونهها در حال ریشه کن شدن هستند و اقیانوسها پر از سم میشوند: ما مجبور هستیم که چه احساسی از خود بروز دهیم؟
در این دنیای پر از قدرتهای نابرابر، که نظمهای برتری جویانه مختلف سعی در معتقد کردن ما برای قبول این نکته دارند که یک ملت، یک نژاد، یک جنسیت، یک اولویت جنسی، یک دین، یک ایدئولوژی، یک چارچوب فرهنگی نسبت به بقیه برتر میباشد، آیا واقعا اصرار بر اینکه هنرها بایستی از سوی برنامههای اجتماعی از محدودیت خارج شوند، قابل دفاع کردن است؟
آیا ما که هنرمندان صحنه و سن در تئاتر هستیم، به تقاضاهای عقلانی بازار محدود میشویم، یا با جدیت برای کسب قدرتی هستیم که بتوانیم، یک فضا را در قلب ها و ذهن ها پاک کنیم، مردم را اطراف خود جمع کنیم، به آنها الهام بخشیم، آنها را مجذوب و آگاه سازیم و دنیایی از امید و همکاری با آغوش باز را ایجاد کنیم؟
سرپرست گروه تئاتر جوان در بین برخی از دوستان تئاتری شهرستان میبد که نشستی دوستانه بود، گفت : وقتی قرار باشد که سالی یکبار تئاتری اجرا شود، در میبد تئاتری وجود ندارد . وقتی در ازای مخارج میلیونی گروه تئاتر جوان رئیس ارشاد 250 هزار تومان پرداخت کند و دیگر مسئولین بخندند مگر تئاتری وجود دارد ...
آقایی در پاسخ به یکی از دوستان که گفته بود پس برای چه باز هم از حرکت تئاتری دست برنمیدارید گفت : فکر می کردم مردم برای حرکت ما ارزش قائلند احترام می گذارند و اکثریت برای تئاتر می آیند . ولی متاسفانه بهتر است مردم ما همان تعزیه ها را رواج دهند و به تئاتر اهمیتی ندهند . مگر می شود دست تنهایی تفکر یک شهر را عوض کرد باید کار کرد باید دست به دست هم داد وقتی ما برای این مردم قدمی برنداریم فردا بچه های ما به چه میزا با تئاتر انس گرفته اند و به چه میزان فرهنگ رشد می کند ؟! پس به خاطر مردم هست که ادامه داده ام ولی واقعا خسته ام و از افکار و طرز اجرای مسئولین وامانده شده ام . بهتر است کمی تامل کرد و آسیب شناسی شود .
آقایی در ادامه گفت : هر چه نگاه می کنم رشد خوبی داشته ام و حتی مجموعه ما خیلی خوب رشد کرده است ولی این رشد در خیلی جاهای دیگر که در برنامه من قرار گرفته است به مراتب بهتر بود که ای کاش زودتر اقدام کرده بودم . پس در همین لحظه فرصت را از دست نمی دهم و جاهای رشد را هدف گیری می کنم و برای جبران فرصت از دست رفته سریعا اقدام میکنم .
آقایی در پایان اشاره کرد به هنرمندان وگفت : ما باید حرکتی نو و جدید را آغاز کنیم . چرا باید همیشه با افکار مرده و بی روح با هم در ارتباط باشیم ؟ از اینکه برای هر چیزی باید دلیل آورد خسته ام . از اینکه باید برای اینکه نماینده مجلس شد هم باید دلیل اورد خسته ام . چرا دنبال حرف و حدیث هستید چرا دوست دارید مثل مردم کوچه و بازار زندگی کنید ؟ باید برای خود فکری کنیم . فکری اساسی تا نگویند : مگر چیزی به نام تئاتر در میبد وجود دارد ؟!!!!!!
سرپرست گروه تئاتر جوان اعلام کرد : تمرینات کارگاهی و دوره های آموزشی جدید گروه تئاتر جوان در تمامی رده بندی های گروه بعد از اردوی قم تهران و از نیمه دوم بهمن ماه سال 1392 آغاز می گردد ...
محمد جواد آقایی میبدی ضمن اعلام این خبر گفت : به ظاهر بحث هایی مبنی بر تعطیلی گروه تئاتر جوان صورت گرفته است و دوستانی بی صبرانه در پی تعطیلی گروه شایعاتی را ایجاد نموده اند . اما بنده ضمن رد این شایعات اعلام می نمایم که به زودی جلسات و برنامه های گروه تئاتر جوان اجرا خواهد شد . با تمام مشکلات و محدودیت هایی که در شهرستان میبد می بینم باز بر این عزم استوار خواهم بود و در تمامی مقاطع گروه را فعال خواهم نمود . در این راستا جلسه ای به زودی با حضور اعضای هیئت نظارت برگزار می گردد و تصمیماتی برای واگذاری مسئولیت ها صورت خواهد گرفت که امیدوارم اثرگذار باشد .
آقایی گفت : بنده تا از وضعیت گروه و تعداد اعضای ثابت گروه مطمئن نشوم لیستی مبنی بر اینکه این دوستان اعضای گروه ما هستند و فعالند ارائه نخواهم داد . از جناب آقای ولی الهی کارشناس هنری ارشاد می خواهم که ناراحت این موضوع نباشند و مطمئن باشند که نیازی به تحریک اعضای گروه نیست لازم بدانیم لیست را ارائه خواهیم داد . بنده ضمن تشکر از ایشان اعلام می کنم که آقای ولی الهی تنها کارشناس هنری هستند که طی بیست سال گذشته واقعا انسانی پاک، بی آلایش و بی طرف در این زمینه فعال بوده است و جای بسی تشکر دارد .
سرپرست گروه در ادامه افزود : گروه در چند بخش فعال خواهد بود : یک- بخش با تجربه ترین و توانمند ترین اعضای گروه ، دو- بخش آماتور و تازه وارد گروه و سه-بخش کودک و نوجوان گروه . البته امیدوارم که بتوانیم برنامه ریزی کنیم تا اجرای خوبی داشته باشیم و امید که سنگ اندازی ها به اتمام رسیده باشد و به فکر رشد باشند و بدانند همانند گذشته به فکر رشد تئاتر میبد هستیم . اگر این نبود بخشی از اعضای گروه های دیگر شاگردان گذشته گروه تئاتر جوان نبودند و این نشانه صداقت ما در این حرکت بوده است .
در پایان آقایی گفت : خیلی خیلی توقع من از اعضای باتجربه گروه بیشتر از اعضای جدید است و این مدت استراحت دو سه ماهه متوجه خیلی چیزها شدم که باید اصلاح شود هم بنده و هم اعضا باید اصلاحات را انجام دهیم و این نیازمند در کنار هم بودن است . باید اظهار تاسف کرد و گفت تا مشکلات حل شود. در صورت لزوم برای حل برخی از چیزها در پیامی جداگانه به اطلاع افراد و اعضای گروه خواهم رساند . در هر صورت تلاش برای رشد چیزی است که در اکثر اعضا می بینم و این قابل تحسین است اما به چه قیمتی ؟! باید بررسی شود و باید دید که ارزشش را دارد یا نه ؟! ...
سرپرست گروه تئاتر جوان در جمع برخی از دوستان فیلمساز شهرستان اردکان و میبد گفت : واقعا تلاش شما قابل تحسین است . باید گفت که تلاش می کنید ولی آیا همانگونه که برای تلاش خود ارزش قائل هستید برای تلاش دیگر دوستان خود نیز ارزش قائل هستید ؟...
در این دیدار دوستان قدیمی که برای مدت 2 ساعت طول کشید و از دوستان فیلمساز انجمن سینمای جوان تهران نیز حضور داشتند سرپرست گروه تئاتر جوان افزود : مشکل ما این است که چشم دیدن یکدیگر را نداریم . برای رشد یکدیگر تلاش نمی کنیم که هیچ بلکه زیرآب زنی هم می کنیم ، بد گویی هم می کنیم ! اینها می خواهد رشد ما باشد . ما نمی دانیم که هر آنچه می گوییم و هر چه بدگویی می کنیم و به تمسخر می گیریم اثرات سوء آن برای خود ماست . باید برای اینکه رشد حاصل شود به یکدیگر کمک کنیم . متاسفانه در مدت کوتاه فعالیتم در استان یزد از هنر زده شدم به خاطر آدمهایی که ادعای هنرمندی می کنند ولی در عمل فقط حاشیه ساز و تخریب گر بوده اند . باید تلاش کرد تا محیط سالمی ایجاد کرد . جشنواره فیلم رضوی امسال را نگاه کردید که چه بی ثمر بود . علت را ریشه یابی کنیم یکی از آنها این است که تولید می کنند تا چیزی باشد . تولید نمی کنند تا چیزی بماند و یادگار باشد . خوب که نگاه می کنیم باند و باند بازی و خیلی چیزهای دیگر ...
بگذارید بچه ها و رفقای قدیم سالم زندگی کنیم چون گذشته بفهمیم و خود را به نفهمی بزنیم و کار خود را بکنیم . بهتر است کمی فکر کنیم که آینده چه می خواهد بشود ...
سرپرست گروه تئاتر جوان شهرستان میبد به عنوان مجری در برنامه تقدیر از فیلم های ساخته شده توسط اکیپ آقای پورطالبی با حضور حضرت آیت الله اعرافی و در جمع اکثر مسئولین گفت : ...
باید تشکر کرد، باید از زحمات این هنرمندان که در سخت ترین شرایط دست به این حرکت ارزنده و قابل تحسین زده اند تقدیر کرد . باید دانست که این هنرمندان در بدترین شرایط و سخت ترین شرایطی که هیچ کس هیچ ارزشی برای هنر قائل نیست دارند فعالیت هنری میکنند. باید دست این هنرمندان را به گرمی فشرد . شاید برخی بگویند ما ارزش قائلیم ... ولی در عمل ثابت نکرده اند . این هنرمندان از شما مسئولین چه خواسته اند ؟! غیر از این است که تنها دلگرمی انها حضور شما در این مراسم ها و تقدیر هاست تا کار آنها را ببینید و تحسینشان کنید ؟! غیر از این آیا می توانید جبران این همه تلاش برای ارائه اثر هنری را بدهید ؟! و آیا غیر از این چیزی از شما می خواهند ؟! فقط حضور داشته باشید، حمایت کنید و پشتوانه ای برای آینده آنها باشید . این هنرمندان عزیز و همه هنرمندانی که در عرصه های مختلف کاری میکنند از شما توقعی جز حمایت ندارند .
اما در اینجا باید گفت خدا را شاکریم که نعمتی همچون عالم بزرگوار حضرت آیت الله اعرافی را به ما داده است که با ذهن و تفکر روشنی که ایشان دارند باعث می شوند تا دیگر مسئولین نیز برای هنر ارزش قائل شوند . حضرت آیت الله اعرافی تاکنون مسئولی بی نظیر در شهرستان میبد بوده است و با حضور ایشان همه هنرمندان دلگرم هستند که کسی هست که برای آنها دلسوزی کند که اگر ایشان نبود شاید مسئولین دیگر هم نمی آمدند و اگر ایشان دلسوزی نمی کرد شاید برخی دیگر هم دلسوزی نمی کردند . ایشان در همه حال همراه ، دلسوز و راهنما و مشوق ما بوده و خواهند بود و از خداوند می خواهم که سایه ایشان را همیشه بر سر ما مستدام بدارد و بتوانیم با کمک ایشان به فرهنگ و هنر میبد خدمت کنیم . امروز حضور یکایک مسئولینی عزیزی که تا پایان برنامه نشستند و تأمل کردند برای ما ارزشمند بود چرا که به ما ثابت کردند برای هنر و فرهنگ شهر خود ارزش قائلند و این برای همه هنرمندان ارزشمند است و خستگی را از وجود آنها بیرون می آورد . ما باید تشکر کنیم از شما مسئولینی که ارزش قائل بودید و دستتان را می بوسیم و امیدواریم با کمک هم در گسترش فرهنگ و هنر میبد موفق باشیم . ممنون حضرت آیت الله اعرافی ، ممنون جناب آقای پویا ممنون جناب آقای ملااحمدی ، ممنون جناب آقای داورپور ، ممنون جناب آقای قاسمی ، ممنون جناب آقای اخلاقی و همه مسئولینی که ارزش قائل بودید و حضور یافتید و گرمی بخش محفل و مجلس ما شدید، مارا فراموش نکنید .
در ادامه صحبت های سرپرست گروه حضرت آیت الله اعرافی در چند جمله کوتاه فرمودند : واقعا ما کاری برای این هنرمندان پرتلاش نکرده ایم و کاری به جز اینکه حضور داشته باشیم و حمات کنیم و خسته نباشید بگوییم نتوانستیم انجام دهیم . می دانیم که در قبال این همه زحمت کار ما زیاد نیست ولی سعی داریم با کمک هم فرهنگ و هنر دینی و اسلامی و انسانی را در این شهر گسترش دهیم و این نیاز به کمک همه جانبه هنرمندان و مسئولین دارد . امیدواریم با تلاش و کوشش و امید به خدای تعالی در آینده کارهای با ارزش و بدیعی ارائه گردد که بتواند فرهنگ عالی اسلامی را ترویج دهد ... انشاالله ...
در پی بحث های اخیر که پیرامون رئیس و عملکرد انجمن نمایش یزد در مرکز استان شکل گرفت سرپرست گروه تئاتر جوان ضمن اعلام اینکه این حرکات را بچگانه و غیر حرفه ای قلمداد کرد گفت : ...
به نظر من اکثراً به خاطر تئاتر نیامده ایم . اگر به خاطر تئاتر آمده بودیم و می خواستیم اثری بگذاریم حداقل به فکر راه کاری برای ارائه تئاتری مردمی و مخاطب طلب بودیم نه اینکه برویم دنبال سوژه های خاص که به مزاج فلانی خوش می آید یا نمی آید . به گذشته بی ریا که نگاه می کنیم در ژانرهای مختلف تولید تئاتر داشتیم ولی حالا که می نگریم در یک محدوده خاص و مثل هم داریم دور خود و درجا می زنیم . چرا باید رشد تئاتر استان یزد اینچتین باشد ؟! دلیلش این است که برای تئاتر قدمی برداشته نشده است . برای خودمان و اسم و رسممان کارها کرده ایم . خوب که نگاه می کنم جمله استاد سید ناصر امامی که می گفت : مورچه چیه که کله پاچه داشته باشه؛ درسته ! واقعا تئاتر استان یزد چی داره که سر ریاست و غیره دعوا داشته باشیم . وقتی قدرت و گستره فعالیت های تئاتری بالا رفت داشتن مشکلات بزرگ جای تعجب و غصه نداره ولی وقتی کار خاصی در عرصه تئاتر انجام نمیشه این مشکلات قابل تحمل نیست . به هر حال نگاه ما به این ماجراها و جلسات و برنامه ها اهمیت به حواشی بی ارزشی است که در گروه ها نیز حاکم می شود . دوستان هنرمند بهتر است از وارد شدن به این بازی ها خودداری کنند و بگذارند هر کس دوست دارد رئیس شود و هر کس دوست دارد در شهرستان ها معاون یا رئیس باشد بیایید به اصل و ریشه بپردازیم که چون چند دهه ای است دور افتاده ایم نتوانستیم تئاتر را رونق دهیم . بهتر این است که حداقل بیایید از الان برای خود تئاتر حرکتی بکنید ای بزرگان و خدایان تئاتر استان یزد ........
محمد جواد آقایی میبدی سرپرست و کارگردان گروه تئاتر جوان در رابطه با تولیدات آینده این گروه گفت : ...
در حال حاضر گروه تئاتر جوان در حالت استند بای قرار دارد و یک استراحت کوتاهی نیاز دارد که آماده شروع و تولید مجدد گردد . همان طور که در بخش برنامه های آینده گروه نیز مشاهده نموده اید برنامه ها به همان شکل ادامه خواهند داشت . اما در کنار این برنامه ها نمایشی در دست آماده سازی می باشد که بنده علاوه بر نویسندگی و کارگردانی در آن بازی هم خواهم داشت . البته در این کار از توانمند ترین بازیگران استفاده خواهم کرد و امیدوارم کار شایسته و درخوری ارائه گردد .
آقایی در ادامه با گلایه از مسئولین افزود : بسیار خسته کننده و دردآور بود که علاوه بر بار مشکلات کاری و مالی در پروژه نمایشی مجلس قربانی ... مسئولین نیز مثل سابق هیچ نگاه و ارزشی برای هنر نمایش و فرهنگ و هنر قائل نشدند . واقعا بنده برای خودم و مردم شهرم متاسفم که چنین مسئولینی را داریم . مسئولینی که فقط به فکر خود هستند و تاکنون ثابت نکرده اند که به فکر رشد و پیشرفت فرهنگی این شهر هستند . مشکل فقط بی توجهی این دوستان به فرهنگ و هنر نیست . مشکل اینجاست که همه جا و در تمام زمینه ها برای اسم و رسم کار می کنند و نه برای رشد و تعالی این شهر ... دوستان فقط باید رسما دعوت شوند و رسما بنشینند و رسما بروند نمی دانم تفاوت این مسئولین با امام علی (ع) که یتیمان را به دوش می کشید چیست؟ چرا قدری خود را فرود نمی آورند؟ چرا فقط ادعای علی وار بودن را دارند ؟ اگر بد می گویم فقط یک هفته با من همراه شوید و با تمام مسئولین دیدن نمایید شما متوجه حرف من خواهید شد . اینها را باید گفت حتی اگر قرار است آخرین گفته باشد . مطمئنا این حرفها به مزاج هیچکدامشان خوش نمی آید چرا که دوستان حق به جانب هستند و دائم به یکدیگر پاس می دهند . بگذارید حرفم را با این سوال به پایان ببرم که آیا هیچکدام از شما مسئولین عزیز و خدمتگزار بعد از دیدن دعوتنامه و بلیط رایگان و تبلیغات شهری نمایش مجلس قربانی ... حاضر شدید برای دیدن آن اگر خود نمی آیید حداقل دیگران را تشویق و دعوت کنید تا بیایند ؟! اینها را بررسی کنید متوجه می شوید مشکل از کجاست ...